Tuesday, July 31, 2007

مقایسه















این متن توسط ای میل به دستم رسیده بنا بر این منبع ان را نمی دانم . برایم این تفاوت جالب بود. کشور بزرگ مردان بزرگ میخاهد. ایران کشور بزرگی است ولی مرد بزرگی ندارد یا هنوز ظهور نکرده . اشتباه نشود منظورم امام زمان نیست که اصلن سر سوزنی به ان اعتقاد ندارم




مقايسه مصاحبه های احمدی نژاد و «ماهاتيرمحمد» با شبكه دوم سيما
نوروز: چندی پیش آقای «محمود احمدی نژاد» شبکه دو سیما را به انجام مصاحبه ای در نهاد ریاست جمهوری دعوت کرد. چند ماه قبل از آن هم شبکه دو سیما آقای «ماهاتیر محمد» نخست وزیر اسبق مالزی را جهت انجام مصاحبه ای مشابه به استودیوی گفتگوی ویژه خبری شبکه دو فرا خواند. اگرچه تکرار تجربیات کشورها عینا ممکن نیست و الگوهای توسعه هر کشور با مقتضیات همان کشور قابل تدوین است. با اینحال، شما را به مرور بخشهای مشابه دو مصاحبه ( وبصورت تکمیل یافته با گزیده هایی از سایر اظهارات بیان شده ) دعوت میکنیم:
*************************************************
محمود احمدی نژاد: دسترسی ما به انرژی هسته ای معادلات دنیا را به سرعت تغییر خواهد داد. نه آمریکا و نه هیچ کشور دیگری توان حمله و آسیب رسانی به جمهوری اسلامی ایران را ندارند، زیرا کارشناسان ما بطور دقیق تمامی حرکات آنان را مورد تحلیل قرار میدهند.
ماهاتیر محمد: اگر قدرت اقتصادی داشته باشید، دولت شما قدرت دارد از کشور دفاع کند. چرا که ازتجارت و کارآفرینی قدرت حاصل میشود ومیتواند جهت دفاع هم بکار گرفته شود. ما نتوانستیم کشور صنعتی شویم چون مستعمره بودیم .بعدها در کنار هم در رقابت شرکت کردیم. ما کشوری فقیر با درآمد سرانه 300 دلار بودیم که با حفظ «ثبات سیاسی»، تولید ناخالص خود را از 12 میلیارد دلار به 230 میلیارد دلار رساندیم.
***********************************************
محمود احمدی نژاد: ما دنبال مردمی سازی هستیم نه خصوصی سازی. مشارکت مردم را بصورت مستقیم به شکل سهام عدالت وبصورت غیر مستقیم به شکل واگذاری در بورس انجام میدهیم.ما مخالف سرمایه گذاری نیستیم، بلکه مخالف تبعیض و تصرف منابع مالی توسط عده قلیلی هستیم.
ماهاتیر محمد: ما در کنار حقوق اکثریت به حقوق گروههای کوچک هم توجه کردیم به طوریکه مخل حقوق گروه اکثریت نشود. نتیجه آنکه سطح فقر از 32 به 4 درصد رسید. نه اینکه به هر قیمتی باید به توسعه رسید اما به هرحال باید قیمت آن را بپردازید. همانقدر که به فقرا رسیدگی میشود، به ثروتمندان هم باید رسیدگی شود. ما معتقديم سود بخش خصوصي از طريق ماليات به دولت نيز ميرسد. دولت 28درصد از سود بخش خصوصي را به عنوان ماليات دريافت ميكند در عوض دولت هيچ سرمايه گذاري در زمينه هايي كه بخش خصوصي فعال است، نميكند.
***********************************************
محمود احمدی نژاد:در9 ماهه گذشته صادرات غیر نفتی 41 درصد افزایش یافته است. در همین یکسال اخیر مبادلات ما با کشورهای دیگر سرعت چشمگیری داشته است. امسال6000 میلیارد تومان پروژههای زود بازده را فعال کردیم. تقاضای سرمایه گذاری در 9 ماهه اول امسال 91 درصد رشد داشته است.
ماهاتیر محمد: يك دولت نميتواند در كوتاه مدت كاري انجام دهد.من معتقدم بايد يك دوره ده ساله باشد. زيرا طرحهاي توسعه نيازمند اين دوره است.گاهی برای اینکه سیاستهای خود را عملی کنید، مدت زمان زیادی احتیاج دارید. وقتی رهبران سریع عوض میشوند، ایده ها به همراه آنها فراموش میشود.
*************************************************
محمود احمدی نژاد:اگرکشوری رقیب ماست، باید نقطه ضعف او را بشناسیم.سیاست فعال یعنی همین. چرا غربیها در کار ما دخالت میکنند؟ چرا ما دخالت نکنیم؟ دیدیم نقطه آسیب غرب همین جاست. ما دیدگاههای ملت ایران را برای دنیا تشریح کرده ایم. پیشرفت ملت ایران در مسائل علمی و سیاسی امروزه به الگویی برای «تمامی جهان» تبدیل شده است.
ماهاتیر محمد:ما ميتوانيم در مالزي فقط به فكر شكست همسايه ابرقدرتـــــي مثل چين باشيم و همواره درحال جنگ باشيم، اما ما به خود ميگوييم: بهتر است از يك كيك كه درحال ترقي و رشد است، لقمه اي اندازه خود برداريم، نه كل كيك را كه در آن بمانيم. ما دو گزینه داشتیم: خارجیها با تکنولوژی خود کشور ما را صنعتی کنند یا خودمان توسعه پیدا کنیم. از آنجا که 30 -40 سال طول میکشد تا یکی از این تکنولوژیها را بیاموزیم، پس گزینه اول را انتخاب کردیم. قرار نیست تکنولوژی در سیاست وارد شود.
***********************************************
محمود احمدی نژاد:دشمنان هروقت امکان ضربه به ما داشتند، کوتاهی نکردند. ما اعلام کردیم اگر شما ادعا دارید، ما هم ادعا داریم . نپذیرفتند مناظره کنیم. هر کشوری که هسته ای شد، تحت فشار آمریکا قرار گرفت . برای هسته ای شدن تقریبا هیچ هزینه ای نداده ایم.
ماهاتیر محمد: ایران روش رویارویی با غرب را در پیشگرفته است. ما در مالزی اراده کردیم هرچه که خوب بود، از شرق و غرب بگبریم. اين سياست در زماني اتخاذ شد كه كشورهاي تازه استقلال يافته ميخواستند از شر خارجيان راحت شوند و شركتها را ملي نمايند، اما مالزي برعكس عمل كرد. اين اصلي است غيرقابل گريز كه ما بايد با كشورهاي ديگر و حتي با قدرتهاي بزرگ در تعامل و ارتباط باشيم.
***********************************************
محمود احمدی نژاد:ما اگر ده سال بقيه کارها را تعطيل کنيم و به صورت متمرکز بر روی انرژی هسته ای کار کنيم، میتوانيم 50 سال جلو برويم و اين کار میارزد.
ماهاتیر محمد:اگر به فنآوری اطلاعات توجه نکنیم، یکبار دیگر از غرب عقب خواهیم افتاد. تحقیقات در اکثر دنیا انگلیسی است. باید به این دانش دستیابی بکنیم و علوم را به انگلیسی آموزش دهیم. مديران و نخبگان موفق خارجي را ميآوريم تا روشهاي نوين را به اندوخته هاي ما اضافه كنند.
*************************************************
محمود احمدی نژاد: اشتغال آفرینی همان آوردن پول نفت است.
ماهاتیر محمد: ما اجازه داديم كه شركتهاي خارجي بيايند وتکنولژی بیاورند و كارهايي را انجام دهند كه ما توان انجام آن را نداشتيم. شهروندان مالزي توسط خارجيها استخدام شدند و علم و دانش كسب كردند. ما نه تنها ايجاد شغل كرديم، بلكه تخصص نيز بدست آورديم.خارجیها سرمایه های زیادی آوردند و اشتغال ایجاد کردند و ما امروز توانسته ایم نیاز سایر کشورها را برطرف کنیم.
***********************************************
محمود احمدی نژاد:بخشی از وظیفه دولت مبارزه با فساد و مبارزه با مافیایی است که از گذشته داخل حکومت راه پیدا کرده است و ارتباطات و مقررات را میشناسد. ما در مبارزه با ویژه خواری و رانت خواری مصمم هستیم .
ماهاتیر محمد:برای مبارزه با فساد اطمینان حاصل کنید که روند ساده و کوتاه است . مردم رشوه میدهند تا فرآیند پیچیده را ساده کنند.
***********************************************
محمود احمدی نژاد: با اجرای عدالت است که کشور ساخته میشود. همه باید در جهت اجرای عدالت گام بردارند. توزیع سهام عدالت همان توزیع پول نفت بر سر سفره های مردم است.
ماهاتیر محمد: بیش از صد آیه در قرآن درباره عدالت است اما به شیوه های آن اشاره نکرده است. ما این شیوه را برای اجرای عدالت انتخاب کردیم. اگر عدالت نباشد، مهم این نیست. ت






Wednesday, June 13, 2007

کانديداي شعر برگزيده سال 2005















اين شعر کانديداي شعر برگزيده سال 2005 توسط يک بچه آفريقايي نوشته شده و استدلال شگفت انگيزي داره



"When I born, I Black, when I grow up, I Black,
When I go in Sun, I Black, when I scared, I Black,
When I sick, I Black, and when I die, I still black...
And you White fellow,
When you born, you pink, when you grow up, you White,
When you go in Sun, you Red, When you cold, you blue,
When you scared, you yellow, when you sick, you Green,
And when you die, you Gray...
And you call me colored? ......."

وقتي به دنيا ميام، سياهم، وقتي بزرگ ميشم، سياهم،
وقتي ميرم زير آفتاب، سياهم، وقتي مي ترسم، سياهم،
وقتي مريض ميشم، سياهم، وقتي مي ميرم، هنوزم سياهم
...
و تو، آدم سفيد،
وقتي به دنيا مياي، صورتي اي، وقتي بزرگ ميشي، سفيدي،
وقتي ميري زير آفتاب، قرمزي، وقتي سردت ميشه،
آبي اي،
وقتي مي ترسي، زردي، وقتي مريض ميشي، سبزي،
و وقتي مي ميري، خاکستري اي
...
و تو به من ميگي رنگين پوست؟؟؟ .........

Sunday, April 22, 2007

آیت الله مکارم و حجاب




















: حجاب دانشجویان امریکایی از دانشجویان دانشگاه های ایران بهتر است !

آیت‌الله‌العظی مکارم شیرازی
در ادامه به مسئله بدحجابی در کشور اشاره نموده و تصریح کرد: امروزه مسئله بدحجابی به یک معضل تبدیل شده است، یکی از اساتید ایرانی دانشگاه‌های امریکا می‌گفت: از نظر حجاب خیابان‌های امریکا مثل خیابان‌های ایران نیست و دانشجویان دانشگاه‌های امریکا نیز مثل دانشگاه‌های ایران بدحجاب نیستند.



من فکر میکنم اینها در جایی از تاریخ چنان فریز شده اند که تصور تفکری دیگر و درست تر برایشان متصور نیست. دنیای گند و گه گرفته ایران را ول کرده اند یک راست اومدند سر چیزی که دغدغه فکری دنیای امروز که نیست هیچ مسخره هم به نظر میرسد.
دیشب توی چت روم پال تاک یکی از این ملا زده ها میگفت به دلیل عدم رعایت قوق بشر در امریکا باید در فکر تغیر حکومت امریکا
باشیم. چقدر که این ادم دلسوز بود. از بس جدی میگفت قاه قاه خنده نوشتم و در یک چشم به هم زدن هم بانس شدم

دستم و ول کن که در این مرحله
آمدن با تو بسی مشکله

زلف کمندی ست رسیدن به او
تو بزنی مُهر که این باطله

دستم و ول کن که دل عاشقم
عاشق راهی به سر منزله

من هوسم غوطه به دریای وی
تو نظرت ظاهر آب و گله

دستم و ول کن ورهایم بکن
بین من و توست خدا فاصله

قافله لنگ است و تو هم بی گمان
بار شدی بر سر این قافله

مهرداد

اصل لینک

Sunday, April 8, 2007

منهم اخراجی ها را دیدم




هیچکس انقدرثروتمند نیست که بتواند گذشته اش را باز خرید کند. اسکار وایلد

آقای ده نمکی عزیز

سلام

من از امدن شما به عرصه هنر به خصوص سینما خوشحال شدم.من اصو لن از امدن هر کس که زبان چماق و چاقویش را با زبان هنر و سینما عوض میکند بی نهایت خوشحال میشوم ، همانطور که از امدن مخملباف خوشحال شدم (نون و گلدون). هر چند که طاقت نیاورد که در شرایط ناهنجار بماند و بسازد.مثل بیضایی. شاید بزرگی بیضایی یا بیضه های او را نداشت.

قبل از هر چیز میخواهم چند جوک برایتان بگویم که سالها پیش شنیدم و خیلی هم خندیدم، میدانم که دوست دارید

1- یر روز یه آقایی میره جایی که استخدام بشه . در قسمت گزینش ازش می پرسند که وقتی میری توالت اول با کدوم پا میری، یارو میگه شما منو استخدام کنید من با کله میرم تو توالت

2- یه ترکه میره جبهه بهش شربت تعارف میکنند، میگه نه من شنیدم هر که اینجا شربت بخوره شهید میشه، پس به من چایی بدید

3-یه آقایی میبرند اعدام کنند میگند اخرین ارزوت چیه، میگه یه نخ سیگار. سیگار که بهش میدن میگه نه یادم نبود تو ترکم

4- به ترکه میگن تقبل الله اعمالکم یعنی چی ، میگه والله نمیدونم فکر میکنم چیزی تو مایه های دمت گرم است

من هم فیلم اخراجی ها را دیدم، با نگاه مثبت هم دیدم بدون هیچ پیش داوری و اماده بودم که به هیئت داوران نامرد هم چند بد و بیراه در پایان فیلم بدهم که چرا حقت را خورده اند. منتظر صحنه های کوبنده در فیلم بودم که بخندم و گریه کنم، میخکوب شوم و گذر زمان را حس نکنم و... اخر شما داشتید با شریفی نیا کار میکردید و هنرپیشه هایی که هر کدومشون وزنه هایی در هنر سینما هستند برگ چغندر که نبودند. بعد از پایان فیلم یک سوال برایم پیش امد آیا هنوز واقعن فکر میکنید جایزه حقتان بود؟

به چه چیز این فیلم باید جایزه داده میشد؟خط سیر منسجم داستانی؟ بازی درخشان بازیگر اول فیلم ؟ دیالوگ های درخشان فیلم؟شخصیت پردازی انچنانی؟ فیلمبرداری؟ چه چیزفیلم؟به من بگو در کدوم صحنه فیلم ادمها ازسطح به عمق میروند/با کدوم شخصیت فیلم مشه همذات پنداری کرد و اون را باور کرد؟اصلن در این فیلم لایه هم وجود دارد؟ مگر چقدر منتقد حسود در این مملکت داریم که یک نفرشان معتقد به جایزه به این فیلم نبوده و اگر هم بوده بگویید تا من هم بدانم.

ببینم مگر امکان دارد یک گنده لات محله زندانی شود و تمام محله و 50 تا محله دور و برش نفهمند اونهم تو ایران؟و بعد هم بیاید بگوید من مکه بودم؟حاجی شیرازی با اون لهجه زورکی میدونسته که این بازی هست ولی دخترش نمی دونسته؟ ووووو..... با چند من سریشم باورش کنیم؟ اگر هم واقعی ست باید نشانمان میدادی خط سیر این حقه بازی ابکی را.

در کجای این مملکت و جبهه اش معتاد با خودش تریاک می برد و به عالم و ادم تعارف میکند.

شاید بگویی فیلم کمدی است ولی این با تعریفی که از فیلمت به دست میدهی سازگاری ندارد

در کجای دنیا سرهنگ بدون پا میرود جبهه و از او مانند یک بسیجی در حال اموزش استفاده میشود؟ اگر که این راست باشد که از بیشعوری ماست و اگر هم دروغ که این به چه درد فیلمت میخورد؟ نکنه میخواستی با اون صحنه ابکی هل دادن لحظه شوک و تغییر و تحول بسازی؟

راستی این بچه در خارج بزرگ شده چی شد؟ ادمی که خارج بزرگ شده اینجوری حرف میزنه؟ بی لهجه؟ اصلن به چه درد فیلم میخورد بااون صحنه مسخره مشایعت پدر مادرش؟ شعار دون پر کن بود؟

هوارد هاکس میگه اگه کارگردان یه گلدون را تو یک صحنه نشون بده که هیچ ربطی به فیلم نداشته باشه باید اون گلدون را تو سرش خراب کرد. راستی چند تا گلدون را باید رو سرت شکوند؟

مسعود ده نمکی عزیز صحنه های فیلمت ابکی است. واز تمام صحنه هایش میشود ایراد گرفت

سالها پیش که سالهای اول انقلاب بود و من بچه دبیرستانی و گاهی شعر هم میگفتم. یک روز توی خیابان صحنه ای دیدم که احساساتی شدم و شعر نو بلندی را در دفاع از قربانی گفتم. در خیابان 2 برادر ارزشی زن ظاهرن بد کاره ای را گیر اورده بودند و با مشت و لگد میزدند و زن که از درد به خود میپید گریه می کرد و میگفت بچه هایم گرسنه اند و مجبورم . من شعرم را هر جا که میرسیدم میخواندم و خیال میکردم شاهکار کرده ام اما بعد ها که که دوباره نگاه کردم دیدم نه، پخی هم نبوده شعر من. احساساتی شده بودم همین.

ده نمکی عزیز، سالها بعد که در این عالم سینما پیراهن ها جر دادی و کفش ها پاره کردی به این فیلمت دوباره نگاه کن و از خودت بپرس که ایا حقت خورده بودند وحق داشتی که داد و بیداد کنی ؟ راستش اگر داوران به فیلمت جایزه میدادند من که به ریششان می خندیدم.

فیلم اخراجی ها برای یکبار دیدن هست و اگر تمایلی هم به دوباره دیدن باشد به خاطر کسانی مثل امیرفضلی؛ عبدی و حیایی هست. اینها خود به خود شیرینند و ربطی به شما یا فیلم شما ندارد.بازی کامبیز دیرباز که سوهان اعصاب بود.

ده نمکی عزیز برادر، فکر میکنی که هر استقبالی دلیل بر خوب بودن فیلم یا بر عکس است؟ راستش متر و اندازه خاصی ندارد. و هیچ کدوم دلیل دیگری نیست و ربطی هم به شعور تماشاگر ندارد. با این حساب شما باید گنج قارون بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران باشد که نیست.

همین حالا با یک فیلمنامه ابکی با اقای بهروز وثوقی و خانم گوگوش از هنرمندان محترم سالهای قبل از انقلاب یک فیلم ساخته شود فکر میکنید کسی حریف فروش فیلم میشود؟ ربطی به شعور تماشاگر هم ندارد

مسعود عزیزسالها بعد که پیر شدی در این عالم سینما اگر که بمانی و امیدوارم که بمانی میبینی ورد ها بوده است که نمی دانستی و باید سالهایی می گذشته است که می اموختی.

غولهایی هستند در دنیای سینما که هنوز جایزه نگرفته اند ولی هنوز بزرگند. چماقت را اویزان کن و بزرگی بیاموز ای رزمنده جبهه ها که من دست هر رزمنده ای را با کمال میل میفشارم و بزرگشان میدارم چرا که ناجی من و سرزمین من و خانوده من هستند. مسعود من ترا بدون چماق دوست دارم.

Wednesday, March 7, 2007

پرسپولیس در برابر سایپا












علی دایی به شیث رضایی: اگه پیراهنمو میخوای باید تا آ خر بازی صبر کنی

شیث رضایی به علی دایی: من پیراهنتو نمی خوام. من ...میخوام






Saturday, February 24, 2007

افتخار ایران






افتخار من کسانی هستند که در راه دانش بشری قدم بر می دارند نه آ دمهایی که مدام ورد زبانشان نابودی و قتل و این ملت یا اون ملت هست

Sunday, February 11, 2007

BOMB ON IRAN



EXCELLENT POINT



At a farewell reception at Blair House for the retiring chief of protocol, Don Ensenat, who was President Bush's Yale roommate, the president shook hands with Washington Life Magazine's Soroush Shehabi. "I'm the grandson of one of the late Shah's ministers," said Soroush, "and I simply want to say one U.S. bomb on Iran and the regime we all despise will remain in power for another 20 or 30 years and 70 million Iranians will become radicalized."

"I know," President Bush answered.

"But does Vice President Cheney know?" asked Soroush.

President Bush chuckled and walked away.

فارسیش را اینجا بخونید